قطعنامه نخستین کنگره جهانی سازمان مشروطهخواهان ایران
واشنگتن 7 و 8 دسامبر 1996 / 17 و 18 آذر 1375
با تشدید مبارزه با جمهوری اسلامی در همه جبههها، تلاشهای رژیم نیز برای سرکوب هر چه بیشتر دگراندیشان و شکاف انداختن در سطح مبارزه و فریب دادن افکارعمومی ابعاد بزرگتری به خود میگیرد. حکومت بیاعتبار آخوندی پس از تحمل شکستهای پیاپی 18 ساله در زمینههای گوناگون اکنون با یکی از سختترین دوران خود روبروست. همه فشار دستگاههای متعدد سرکوبگری از فرونشاندن آتش نارضایی عمومی برنیامده است.
اقتصاد در زیر بار سنگین بدهیهای خارجی کمر خم کرده است و تحریم نفتی جمهوری اسلامی رژیم را از بر باد دادن هر چه بیشتر منابع زیرزمینی ایران و تقویت دستگاه کشتار و اختناق بازداشته است. بر همه اینها رسوایی اتهام و محکومیت سران رژیم به ترور و آدمکشی افزوده میشود و انزوای بینالمللی آن را بیشتر میکند.
در برابر خطرهای روزافزونی که بقای جمهوری اسلامی را تهدید میکند سران رژیم استراتژی پیچیدهای را در پیش گرفتهاند که از یک سو بهبود روابط با خارج و گشایش اقتصادی در داخل است و از سوی دیگر از بین بردن هر کانون احتمالی خطر از سوی مخالفان و ناراضیان درون و بیرون ایران. از یک سو میکوشند با مانورهای تبلیغاتی و بازکردن پای سرمایهگذاران خارجی و دادن هر گونه امتیازات، خود را از لبه پرتگاه سقوط اجتنابناپذیر اقتصادی و سیاسی کنار بکشند و از سوی دیگر صداهای مخالف و نیروها و عناصری را که بتوانند جایگزینی برای رژیم اسلامی به شمار آیند از میان ببرند. دست گشاده به خارج و مشت آهنین در داخل، استراتژی تازه رژیم است که افراد و محافل معینی در میان ایرانیان و خارجیان میخواهند به عنوان میانهروی و تحول دمکراتیک در رژیم جلوهگر سازند و آن را وسیله سازشکاری و بند و بستهای دیپلماتیک و مالی خود قرار دهند.
تشکیل جوخههای مرگ و ربودن و کشتن رهبران مذهبی بلوچستان و کردستان و نویسندگان و روشنفکران ایران و پیکار گسترده برای اسلامی کردن دانشگاهها که معنایی جز پاکسازی عناصر پیشرفته و آگاه در دستگاه آموزشی ندارد و تحمیل شدیدترین سانسورها بر رسانههای همگانی و تشکیل نیروهای تازه سرکوبگر و باز کردن دست آنها بر جان و آزادی مردم، همه عناصری از این استراتژی به شمار میروند که در گذشته هم عمل میشده است. آنچه تغییر کرده، ابعاد این موج تازه سرکوبی و ترور است که میباید رژیم را در برابر پیامدهای تغییرات در سیاست خارجی و گشایش رو به آمریکا حفظ کند.
در همین حال نیروهای مبارز در خارج ایران هدف حمله تازهای قرار گرفتهاند که میخواهد آنها را به هر وسیله از صحنه خارج کند و هیچ جایگزین احتمالی برای نظام جمهوری اسلامی نگذارد. کشتار مخالفان در خارج که در دوره ریاست جمهوری و حکومت «میانهرو»های رژیم به بالاترین درجه رسیده است به هیچروی حتی با رسوایی دادگاه میکونوس متوقف نخواهد شد. باید انتظار داشت که این کشتارها اگر چه با گستاخی کمتر و تهیههای محتاطانهتر ادامه یابد.
پس از هفت سال کوششهای فریبکارانه و نفاقافکنانه، مقامات دیپلماتیک و امنیتی جمهوری اسلامی اکنون عناصر تازهای را از وابستگان به نظام پادشاهی در ایران به خدمت گرفتهاند تا با پادرمیانی آنها به کوششهای رژیم برای نشان دادن چهره پذیرفتهتری به جهانیان یاری دهند و صفوف مبارزان ایران را به سرگردانی و پراکندگی بیشتری بیندازند.
هم میهنان!
کشور ما اکنون بار دیگر قهرمانانه به پا میخیزد و در مبارزه خود زندگی تازهای مییابد. زنان و مردان ایران از هر گروه سنی و اجتماعی هر کدام به شیوه خود با حکومت نادانی و تباهی و جنایت در پیکارند. مبارزه ما نیز وارد مراحل قاطعتری میشود.
ما در این مبارزه به درجات بالاتری از هشیاری و پافشاری و گذشت نیازمندیم. سازمان مشروطه خواهان ایران یک بار دیگر عزم استوار خود را به مبارزه آشتیناپذیر برای جایگزین کردن مافیای قدرت آخوندی با یک نظام مردمی و مترقی اعلام میدارد. ما اعتقادی به طبقهبندی گروههای حاکم در ایران نداریم. آنها نشان دادهاند که در حفظ قدرت به هر بها و به هر وسیله هیچ اختلافی با یکدیگر ندارند.
ما هر نفاقافکنی در صفوف نیروهای مبارز را محکوم میدانیم و با عناصری که در جامه هواداری از پادشاهی و به نام سازمان مشروطه خواهان در پی بیاعتبار کردن امیدهای آینده ایران هستند مبارزه خواهیم کرد. گفت و شنود انتقادآمیز چه از سوی قدرتهای خارجی و چه عوامل سازشکار در میان ایرانیان جز پوششی برای همکاری با رژیم و بهرهگیری اقتصادی و مالی نبوده است.
اید به جای سردرگم کردن نیروهای ملی آزادیخواه به مبارزه برای وارد کردن فشارهای بیشتر بر رژیم و تشدید تحریم و انزوای بینالمللی آن و آگاه کردن و بسیج مردم ایران ادامه داد و صفوف پیکار برای حقوق بشر و دمکراسی در یک ایران مستقل و یکپارچه را فشردهتر ساخت.
پاینده ایران زنده باد ملت ایران
سازمان مشروطه خواهان ایران