قطعنامه دومین کنگره جهانی سازمان مشروطه خواهان
برلین 21 و 22 نوامبر 1998 / 30 آبان و یک آذر 1377
پیکار مردم ایران بر ضد ولایت فقیه و الیگارشی آخوندی با بالا گرفتن بزرگترین بحران اقتصادی رژیم و در یک فضای سیاسی انفجاری وارد مراحل حساس خود میشود. رژیم اسلامی با مشکلاتی دست به گریبان است که از ماهیت خود آن بر میخیزد و چارهاش تغییر رژیم است. تلاش برای اصلاح رژیم که از یک سال و نیم پیش آغاز شده به همین دلیل به جایی نرسیده است. مبارزه میباید بر سرنگونی رژیم ولایت فقیه و ساختار قدرت حکومتی تمرکز یابد.
در چنین اوضاع و احوالی، سرگرمی نیروهای مخالف رژیم به کشمکشهای درونی یا دشمنیهای تاریخی و آنچه به امروز و آینده ایران ارتباط ندارد، بیاعتنایی به مردمی است که ارزش پولشان هر روز پایین میافتد و در برابر چشمان خود میبینند که آینده فرزندانشان، مانند زندگی خودشان در این بیست ساله، به دست این گروه حاکم تباه میشود. اکنون که ایران پای به دوران قاطعی در سیر تاریخی خود به سوی آزادی نهاده است نیروهای سیاسی نیز که در این مسیر پر نشیب و فراز گام بر میدارند میباید خود را از بازمانده کارکردها و اندیشههای فرسوده رها کنند. روزگار، دگرگون شده است و اندیشه و کارکردهای دیگری میخواهد.
ما به عنوان نیرویی که خود را دنباله و در عین حال پیش برنده پیکار مردم میداند، و برای آن که بتوانیم وظیفه خود را در این مبارزه انجام دهیم بار دیگر براصول زیر تاکید میکنیم:
1 ـ مبارزه ما با تمامیت نظام جمهوری اسلامی و برای سرنگونی آن است و هر همکاری با ارگانهای جمهوری اسلامی را از هر گونه و به هر عنوان محکوم میکنیم.
2 ـ هواداری از کاهش فشار بر جمهوری اسلامی به بهانه کمک به میانهروان، سست کردن مبارزه در شرایطی است که رژیم در وضع دفاعی خود ناگزیر از دادن امتیاز به آزادیخواهان خواهد بود. بهترین کمک به نیروهای آزادی و ترقی، دشوار کردن زندگی بر ماشین سرکوب و تاراج است.
3 ـ هر اقدامی در جهت بازکردن فضا و کوتاه کردن دست عوامل سرکوبگری و فساد، بیتوجه به آن که از سوی چه مقام و به چه انگیزهای است مورد پشتیبانی ماست. لبه تیز حمله ما میباید رو به ولایت فقیه و عوامل آن باشد و نه کسانی که سود خود را در همراهی با مردم میبینند.
4 ـ موج اعتراضی که به ویژه از سوی جوانان و روشنفکران ایران بر ضد حکومت اسلامی برخاسته است نیاز به همه گونه پشتیبانی دارد و عناصر ملی و آزادیخواه در خارج اگر به جای حرکتهای پراکنده و تکروانه به اقدامات مشترک و فراگروهی دست بزنند هم به طورموثر به پیکار مردم ایران خواهند پیوست و هم از بسیاری از بنبستهای این بیست ساله به در خواهند آمد. ما به سهم خود آماده شرکت در هر تلاش فراگروهی بدین منظور هستیم و به طور کلی در فعالیتهای خود به پشتیبانی از مبارزات مردم ایران اولویت خواهیم داد. در حالی که پای موجودیت ملی ما در میان است به تظاهرات و برگزاری گردهمایی برای حمایت از روزنامهنگاران مبارز یا دانشجویان و کارگران باشهامت و بیدار در ایران همان اندازه میباید اهمیت داد که به جشنها و مراسم ملی.
5 ـ مبارزه برای آزادی در ایران از مبارزه برای آزادی گفتار و انجمنها در خارج جدا نیست. ما هر حرکت انحصارجویانه و زورگویانه را در جهت به هم زدن گردهماییها محکوم میدانیم.
***
بحث سیاسی در ایران به برکت شکست ایدئولوژیهای افراطی چپ و راست و همچنین گشایش فضا در بیرون که به درون ایران نیز کشیده شده است به حدی از پیچیدگی و تکامل رسیده که امروز میتوان از برنامههای سیاسی مشخص و قابل اجرا و آزمایش شده در دو سوی طیف سیاسی سخن گفت. ما از آغاز، یک برنامه سیاسی راست میانه را نمایندگی کردهایم. در چهار سالی که از پایهگذاری رسمی سازمان میگذرد کوشیدهایم به صورت یک حزب راست میانه پادشاهی در آییم ـ حزبی که جایش در صحنه سیاسی ایران خالی بوده است.
امروز ما به آنجا رسیدهایم که که نام حزب را نیز اختیار کنیم. گسترش کمی و کیفی و تجربه سیاسی سازمان در کنار برنامه سیاسی آن که با نیازها و مقتضیات جامعه ایرانی همخوانی دارد همه اسباب بالا بردن سازمان را به حزب فراهم آورده است. در صد سال گذشته گرایشهای چپ و راست به اندازهای در کشورداری به تجربههای یکسان رسیدهاند که برنامههای آنان تفاوتهای ریشهای گذشتههای دورتر را با یکدیگر ندارد. با این همه پارهای تاکیدها به اندازهای مهم است که آنها را از یکدیگر جدا میکند. در تاکید بر یکپارچگی ملی ایران، در محدود کردن نقش دولت در اداره اقتصاد، و در دید غیر دکترینی و توسعهگرا به مساله تامین اجتماعی، برنامه سیاسی ما از چپ میانه فاصلههایی میگیرد که گاه بسیار مهم است، و در تعهد تاریخی به نوسازی سراسری جامعه ایرانی هیچ گرایش سیاسی ایران به پای مشروطه خواهی نوین نمیرسد.
تصمیم کنگره در تغییر نام سازمان مشروطه خواهان ایران به حزب مشروطه ایران نه تنها پاسخی شایسته به مرحله تازه تکامل سیاسی و تشکیلاتی ماست، ما را از ورود به کشاکشهای بیاهمیت تحمیلی بر سر نامها نیز به دور خواهد داشت و در جهت دور شدن از عواملی است که متاسفانه بر صحنه فعالیتهای سیاسی خارج مستولی بوده است.
حزب مشروطه ایران پس از سالها مبارزه درونی و تحمل انشعابها سرانجام به آن یکپارچگی ایدئولوژیک و تشکیلاتی که لازمه پیکار برای رهایی و بازسازی ایران است میرسد. ما از این که این همه سالها را در پاک کردن خود از روحیهها و عادتهای ذهنی گذشته گذراندیم خشنود نیستیم ولی سربلندیم که اراده ما به این که نوسازی سیاست را در ایران از خودمان آغاز کنیم هرگز به سستی نیفتاد.
امروز در آستانه بیستمین سال انقلاب اسلامی و در پنجاهمین سالگرد اعلامیه جهانی حقوق بشر، تلاش ما برای پایان دادن به رژیم آخوندی و تامین حقوق مردم ایران شدتی بیش از همیشه به خود میگیرد. ما با نیرویی به هم فشردهتر از پیش و با اطمینان بیش از همیشه به پیروزی مبارزه مردمی، دست همکاری خود را به سوی نیروهای ملی و آزادیخواه در هر جا دراز میکنیم. مردم ایران از ما میخواهند که به آنها بیندیشیم و برای آنها تلاش کنیم.
پاینده ایران زنده باد ملت ایران
حزب مشروطه ایران