خانمها ،آقایان محترم ، میهمانان گرامی
از اینکه دعوت حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) را پذیرفته و در مراسم نهمین کنگره حزب ما شرکت فرمودهاید صمیمانه سپاسگزارم و به همه شما خوش آمد میگویم.
جناب آقای دکتر خسرو اکمل، جناب آقای دکتر شاهین فاطمی، جناب آقای فوآد پاشائی دبیرکل، اعضای محترم شورای مرکزی، هموندان عزیز و نمایندگان منتخب شاخههای اروپا و آمریکا که از راههای دور برای شرکت در کنگره به شهر ما آمدهاند خیرمقدم و خسته نباشید میگویم. از اینکه تعدادی از نمایندگان شاخههای اروپا بعلت مشکلات اخذ ویزا نتوانستند در جمع ما حضور داشته باشند، بسیار متاسفم.
نمایندگان منتخب شاخههای حزب هر دو سال یکبار در محل یکی از شاخهها گردهم میآیند و به اجرای وظایفی که طبق اساسنامه حزب به عهده آنان گذاشته شده میپردازند. ما امسال این شانس را داشتهایم که این اجلاس در این شهر برگزار میگردد.
کنگره نهم حزب مشروطه (لیبرال دمکرات) به پاس قدردانی و سپاسگزاری از زحمات بزرگ مردی که یک عمر در راه عظمت ایران تلاش نمود، بنام داریوش همایون نامگذاری گردید. داریوش همایون اعتقاد داشت که دمکراسی هرگز بدون وجود حزب تحقق نخواهد یافت. او هفده سالِ (17) پایانی عمر پُربارش را صرف تشکیل و توسعه حزب مشروطه ایران لیبرال دمکرات نمود.
داریوش همایون میگفت ایران را ایرانیان باید بسازند و برای ساختن ایران همکاری همه ایرانیان لازم است. او بجای واژه مخالف ” دگر اندیش ” را پیشنهاد نمود و به همکاری همه گروهها با طرز تفکرهای مختلف اعتقاد داشت و در این راه کوشش بسیار کرد و سرانجام به موفقیتهائی دست یافت. سعی برآن داشت که همه را قانع کند که از چپ آزادیخواه تا راست آزادیخواه میتوانند متشکل شوند و مانند همه جوامع مترقی طبق قوانین جهان شمول دمکراسی و حقوق بشر عمل نموده و به دعوای صد ساله که به زیان همه تمام شده خاتمه دهند.
داریوش همایون فداکاریهای نسل جوان را اجر مینهاد و برای آنها احترام فراوان داشت و توانسته بود با آنان ارتباط برقرار کند.
استقلال و یکپارچگی ایران برای داریوش همایون یک امر مقدس بود، و از وضع نابسامان ایران بشدت ناراحت بود و اعتقاد داشت که دیر یا زود همه چیز تغیر میکند و بار دیگر سیر ناگزیر ترقی جامعه ایران ادامه خواهد یافت.
نام نیک او در تاریخ ایران برای نسلهای آینده باقی خواهد ماند.
داریوش همایون میگفت :
“ما با شناختن مسئولیت فردی و مّلی خود چه برای گذشته و چه آینده گذشت بیشتری در برابر یکدیگر خواهیم داشت و ارزشهای یکدیگر را بهتر خواهیم شناخت، زیرا کمتر کسی از قلههای خطاناپذیری بر دیگری خواهد نگریست. قضاوتهای ما واقعگراتر و میانهروتر خواهد شد. وقتی همه حق را بجانب خود ندانیم دید انسانیتری خواهیم یافت، که بیشتر ما سخت بدان نیازمندیم.
تاریخ ایران، تاریخی که برای نسل کنونی ایرانیان زنده است، به همین گونه باید بخشیده شود . نمیتوان پذیرفت که هر گروه بخشی از تاریخ را مال خود بداند و بقیه را نفی کند، این تاریخ مال همه ماست، همه ما در ساختن آن دست داشتهایم. بجای محکوم کردن تاریخ خود باید آنرا نقادی کنیم و بهترین عناصر آنرا، هرچه که سازنده و ماندنی است بگیریم و در ساختن آینده بکار بریم. این کاریست که همه ملتهای پیشرفته کرده و میکنند. آنان تاریخ خود را بین احزاب و گروههای مختلف تقسیم نمیکنند و هر کس مدعی دورهای و منکر دورههای دیگر نمیشود.
برای نقادی و ارزیابی تاریخ اخیر خود باید از عادت ایرانی سیاه و سفید دیدن امور دست برداریم، عناصر نیک و بد هر دوره را باز شناخت و از روی پیشداوری همه چیز را خوب و بد ندید. قضاوتهای ما هرچه باشد، هر دوره تاریخ اخیر ما نشان نیک و بد خود را بر زندگی ما و نسلهای بعد از ما گذاشته و خواهد گذاشت.
انقلاب مشروطیت، نوسازی دوران رضا شاه، پیکار ملی شدن صنعت نفت به رهبری دکتر مصدق، جنبش اصلاحی محمد رضا شاه، و انقلاب سال 1375 هزار و سیصد هفتاد و پنج همه از این جامعه برخاستهاند و همه در حدود توانائیها و کم و کاستیهای نسل معاصر خود بودهاند. علاوه بر این در هریک از این مراحل تاریخی جنبههای سازندهای هست ک در هر نظام سازنده جای خود را خواهد داشت.”
داریوش همایون سیاستمداری متفکر، صبور، و دانشمند بود. ایران و مردم ایران را به غایت دوست میداشت و برای موقعیت نابسامان ایران بشدت نگران بود. درگذشت داریوش همایون در این برهه حساس تاریخ که ملت ایران به وجود او نیاز فراوان داشت ضایعهای بزرگ و جبران ناپذیر است. خوشبختانه از او کتابها، مقالات و مصاحبههای فراوانی باقیمانده که در سامانه اینترنتی داریوش همایون در دسترس میباشد. یکی از یادگارهای ارزنده او حزبی برای اکنون و آینده است. داریوش همایون در مقدمه این کتاب مینویسد که ” ما چهار ارزش اساسی داریم که بر پایه آنها برنامه سیاسی خود را تنظیم کردهایم. ان چهار ارزش از جنبش مشروطه و تجربیات صد ساله جامعه ایرانی، که البته عموم آنها ریشه در اندیشه غربی دارد، گرفتهایم و بنیاد استواری برای برنامه سیاسی حزب شده است.” این چهار ارزش عبارتند از:
الف- ناسیونالیسم به معنای دفاعی و نگهدارنده
ب – آزادیخواهی که بر لیبرالیسم تکیه دارد
پ – ترقی خواهی
ت – عدالت اجتماعی
امیدواریم از درسهائی که از مکتب همایون آموختهایم در راه آزادی، سربلندی و پیشرفت ایران با همبستگی و از خودگذشتگی قدم بر داریم.
یادش گرامی و روانش شاد باد.
پاینده ایران
زنده باد ملت ایران