قطعنامه کنگره سيزدهم حزب مشروطه ايران (ليبرال دمکرات)
کنگره ایرانگرایی (دکتر خسرو اکمل)
29 و 30 شهریور 1399 / ١٩ و ٢٠ سپتامبر ٢٠٢٠
«ايرانگرايی» مدرن و خردبنياد – ستون پايداری و سربلندی ملت ايران در آينده
ملت و فرهنگ ايران، اکنون بيش از هزارو چهارصد سال است که در وضعيتی غيرعادی به سر می برد. با جنبش مشروطه، برخی از مهتران ايرانی، خويش را از زنجيرهای تاريخی-مذهبی آزاد ساخته و با نگاهی پويا و فلسفی به بنياد فرهنگی خويش آگاه گشتند. در ادامه مشروطه، در دوران پادشاهی پهلوی، روح سازندگی، آبادگری و دانش گرايی ايران کلاسيک، در کنار آزادگی زنان و امنيت همگانی و پرورش بهينه ی کودکان، در حال خويش يابی و بازپی ريزی بود، که «انقلاب اسلامی» روند آن را گسست.
جمهوری اسلامی، در چهل سال گذشته پيوسته در خلاف جريان ايرانگرای روزگار پهلوی کوشيده است، و شيرازه کشور را کمابيش تا مرز فروپاشی از هم گسيخته است. در همين زمان مقاومت ملت عليه اين فرايند ضدايرانی روزبروز گسترده تر و سرسخت تر شده است.
در فاصله کنگره پیشین حزب تا امروز، ايران دچار دگرگونی های بزرگی شده است. ملت ایران، در آبان ماه سال ۱۳۹۸ بار دیگر و این بار استوارتر و آشکارتر، در اعتراض به روش ها و سیاست های رژیم به خیابان ها آمده و فریاد نفرت و مخالفت خود از حکومت، و خواست خود برای آینده ای روشن را، به گوش رهبران حکومت و به آگاهی جهانیان رساند. اکثریت مردم ایران به شدت خواهان تغییر رژیم، دستیابی به دمکراسی و بهره مندی از اصول حقوق بشر، آزادی کامل رسانه ها و جدایی دین از حکومت هستند و از توهم امید بستن به طیف اصلاح طلبان در جمهوری اسلامی برای ایجاد شرایطی بهتر در کشورمان بیرون آمده اند.
شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران در چند ماه گذشته به مراتب وخیم تر و غیرقابل تحمل تر شده است. در پی سیاست خارجی نادرست رژيم، و خلاف منافع ملی ایران، که تنها هدف خود را دستیابی به سلاح هسته ای برای اجرای برنامه های شوم و ماندگاری خویش قرار داده است، تحریم های سنگین و ویرانگر بر اقتصاد ایران نهاده شده است، که جز با سرنگونی جمهوری اسلامی و روی کار آمدن نظامی ملی، که تنها به منافع ملت ایران می اندیشد، نمی توان انتظار لغو آن را داشت.
حکومت اسلامی که خود را در مرز فروپاشی می بیند، برای هراساندن مردم، بی پروا دست به خشونت علیه دگراندیشان، آزادیخواهان و زندانیان سیاسی زده است، به این پندار که می تواند ملت به تنگ آمده ایران را به خاموشی و پذیرش شرایط قرون وسطایی وادارد.
از سوی دیگر مقامات رژیم، ناتوانی و ناکارآمدی خود را در برخورد با مساله همه گیری ویروس کرونا نشان داده، و اجازه دادند، که نیروهای مذهبی علیرغم هشدارهای پیاپی کارشناسان پزشکی، با تشویق خرافه پرستی و با زیرپا گذاشتن موازين بهداشتی، جان هم میهنان را در معرض خطر قرار دهند.
حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکراسی)، ضمن تاکید دوباره بر عزم راسخ خود برای مبارزه تا سرنگونی رژیم ویرانگر جمهوری اسلامی، از مردم می خواهد تا به تحولات سیاست خارجی دولت های بزرگ امید نبندند و بدانند که کشورهای دیگر هرگز جز به منافع ملی خود نمی اندیشند و همانطور که در تاریخ همروزگار بارها دیده ایم منافع ملت ایران را قربانی سودهای آنی خود خواهند کرد. در عین حال چنانچه منافع ملت ایران در زمان هایی با سیاست دولت های بزرگ همسو شود باید از آن موقعیت برای رسیدن به دمکراسی و آزادی در ایران بهره برد.
ما دستیابی به فرهنگ اصیل ایران و ایرانگرایی را شيوه مهم رويارويی با رژیم حاکم می دانیم، که می کوشد تا فرهنگی واپسگرا و بیگانه را بر ملت ایران چيره سازد.
در آينده، ستون های کشورِ يکپارچه و ملتِ يگانه ايران بر پايه های زير نهاده می شود :
دمکراسی، حقوق بشر، سکولاريزم، ترقی و توسعه پايدار، خردگرايی، صلح، امنيت و همزیستی با جهان.
در چنين ايرانی، همه تيره ها و اقوام با نگهداری ويژگی های فرهنگی و زبانی خويش، ايران را نمايندگی می کنند، به همان سان که ايرانيان در گذار تاريخ پيوسته چنين کرده اند.
رهايی از کابوس هزارو چهارصد ساله و روی آوردن به چنين آينده ای، وظيفه گريزناپذير نسل کنونی است.
پاينده ايران
زنده باد ملت ايران