گزارشی از سیزدهم کنگره حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات)؛ پیام ایرانگرایی و ضرورت اتحاد ملی برای مبارزه با جمهوری اسلامی
پنج شنبه ۳ مهر ۱۳۹۹ برابر با ۲۴ سپتامبر ۲۰۲۰
سیزدهمین کنگره حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) در تاریخ ۱۹ سپتامبر به صورت مجازی برگزار و در کانالهای اجتماعی این حزب پخش شد. این گردهمایی مجازی با سرود «ای ایران» افتتاح شد و به دنبال آن خانم مهزاد کاظم زاده به اعلام روند برگزاری کنگره پرداخت و سپس از حاضران درخواست کرد به یاد و گرامیداشت کشته شدگان راه آزادی ایران دقیقهای سکوت نمایند. این کنگره با عنوان «ایرانگرایی» و به یاد خسرو اکمل دبیرکل پیشین حزب مشروطه نامگذاری شد. خانم کاظمزاده ادامه داد که دکتر اکمل شخصیتی بود که علاوه بر خدمات ارزندهی دیپلماتیک در دورهی پیش از انقلاب، دبیرکل سازمان و حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) و بعدها از رایزنان آن بوده است. «وی اندیشمندی بود یکتا که تا آخرین لحظات حیاتش دست از مبارزه در راه آزادی ایران دست برنداشت.»
وی سپس از دکتر داریوش همایون بنیانگذار و آموزگار بیمانند حزب یاد کرد و افزود که جای این شخصیت همیشه برای هموندان حزب خالی خواهد ماند.
آنگاه پیام دکتر شاهین فاطمی اقتصاددان و رایزن حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) خوانده شد. دکتر فاطمی از اینکه بر خلاف سالهای گذشته که برگزاری کنگرهها و همایشهای حزب فرصتی بود برای دیدار رو در رو با هموندان و هواداران آن، از نبود این امکان در سال جاری اظهار تاسف کرد. وی در پیام خود یادآوری کرد که سال گذشته سالی بود در تداوم محرومیت مردم ایران از آزادی و نبود امکان همراهی آنان با پیشرفتهای علمی و تکنولوژیک در دنیا. او اما اضافه نمود که خوشبختانه ایرانیان خارج کشور این امکان را یافتهاند که همراهی و شرکت فعال ایرانیان در آخرین پیشرفتهای علمی و تکتولوژیک به دنیا را نشان دهند.
دکتر فاطمی با گفتن اینکه در شرایط کنونی و بحران روزافزون در ایران، وجود احزاب سیاسی مانند حزب مشروطه ایران نقطهی امید و اتکا برای ایرانیان در تلاش برای دست یافتن به آزادی و آیندهی بهتر است پیام خود را به پایان رساند.
به دنبال آن گردانندهی جلسه از خدمات دوازدهمین شورای رهبری حزب و دبیرکل آن، بانو هایده توکلی، تشکر کرد. وی گفت که این شورا و دبیرکل حزب در دو سال گذشته موفقیتهای زیادی در کارنامهی حزب به ثبت رساندهاند. خانم کاظم زاده با افزودن اینکه بانو توکلی از نخستین بانوان ایرانی است که به سمت دبیرکلی یک حزب در میان ایرانیان رسیده، از اینکه برابری در حزب مشروطه، نه فقط در پندار و گفتار بلکه در کردار هموندان و هواداران حزب نهادینه شده و به آن عمل میشود ابراز خوشحالی و افتخار نمود و سپس میکروفن را به خانم توکلی سپرد.
هایده توکلی دبیرکل حزب و سخنگوی آن سخنان خود را با درودهای بیکران به شرکتکنندگان، هموندان و رایزنان حزب و تشکر از همراهی آنان با کنگرهای که به نام دکتر خسرو اکمل، نخستین دبیرکل سازمان مشروطهخواهان و پدر معنوی حزب نامگذاری شده، شروع کرد. او اظهار خوشحالی نمود که در جایگاه انسانی خردپیشه، تجسم صداقت، رواداری، دیپلماسی، فروتنی و بزرگمنشی و باورمند به خدمت در راه آرمانهای حزب نشسته و تمامی توانایی خود را برای این مسئولیت بزرگ در خدمت به حزبی برای اکنون و آینده تقدیم کرده است.
خانم توکلی گفت که در ۲۰ سپتامبر در جلسه شورای مرکزی حزب دوازدهمین دورهی فعالیت حزب را، که یکی از پُربارترین و موفقترین دورههای فعالیت آن بوده به پایان میرساند و دوره سیزدهم را آغاز میکند. در دورهی دوازدهم، وبسایت جدید حزب با کوشش خانم مهزاد کاظمزاده به صورت سامانهای معتبر و آرشیوی ماندگار درآمده است. شمار قابل توجهی در این دوره به حزب پیوستهاند که مرهون بخش جدید «نوهموندی» تحت مدیریت آقای داود علاسوند است که موفق شده در مدت کوتاهی، پس از یک دوره رکود در هموندی جدید، تقاضای عضویت را به بیش از صد برابر گذشته برساند. به این ترتیب امروز بیش از ۱۲۰ نفر به کادر کارآمد حزب افزوده شدهاند.
شاخهی جدید حزب در شهر گوتمبرگ سوئد آغاز به کار کرده. در ایران شمار زیادی در گروه سنی ۱۸ تا ۳۵ سال و نیز کارشناسان زیادی در رشتههای مختلف به حزب پیوسته و به غنای نظری و مبارزاتی حزب افزودهاند.
بخش خزانهداری حزب با مدیریت خانم کاظمزاده سر و سامان یافته. لازم به گفتن است که در آمد حزب تنها از راه درآمد هموندی و کمکهای مالی هموندان و هواداران تامین میشود. هموندان نیز تمام وقت کاری خود را داوطلبانه و به رایگان در اختیار حزب قرار میدهند.
خانم هایده توکلی ادامه داد که دپارتمان جدیدی تحت عنوان ارتباط با نهادهای سیاسی و رسانهای بینالمللی نیز گشوده شده. چندین کارگروه جدید از جمله کارگروه فرهنگی، حقوق بشر، استراتژی و تبلیغات ایفای مسئولیت میکنند. بخش زنان نیز تشکیل شده است.
همچنین تظاهرات متعددی در دو سال گذشته برگزار شده. دفتر پژوهش هم بسیار فعال بوده و از هماندیشان و دگراندیشان برای مناظره و گفت و شنود دعوت کرده است. یکی از برجستهترین برنامههای دفتر پژوهش دعوت و گفتگو با شاهزاده رضا پهلوی بوده است.
حزب کنفرانس «ایران همه آن چیزیست که داریم» را در سپتامبر ۲۰۱۹ در لندن با حضور بیش از ۲۵۰ نفر برگزار کرد. «در این کنفرانس افتخار این را نیز داشتهایم که پیامی از سوی شهبانو فرح پهلوی برای بزرگداشت دکتر حسین یزدی دریافت کنیم.»
در دو سال گذشته حزب در مجموع بیش از ۷۵ بیانیه به مناسبتهای گوناگون- که آخرین آنها در مورد وضعیت وخیم محمد نوریزاد و دیگر زندانیان سیاسی است- منتشر کرده است.
سخنران ادامه داد که همکاری هدفمند با دگراندیشان و احزاب و سازمانهای دگیر در جهت اهداف و اصول مشترک از دیرباز دردیپلماسی حزب مشروطه بوده و وقت زیادی را به آن اختصاص داده است. حزب چه به عنوان میزبان و چه میهمان در همایشهای مختلف شرکت داشته و چندین بیانیه مشترک چه با سازمانهای پادشاهیخواه و چه جمهوریخواه منتشر کرده است.
بانو توکلی سپس با تاکید بر اینکه حزب بر این باور است که: «ایرانگرایی، میهنگرایی و ناسیونالیسم دربرگیرنده و هرآنچه در ارزشهای فرهنگی ماست میتواند در زدودن دوگانگی و تضاد روانپریشانهی تاریخی بین گذشته پُرافتخار و مذهبزدگی کنونی به کمک ما بیاید. اینها ما را از واپسماندگی، فرقهگرایی مذهبی و هر آنچه ما را از روند ترقی باز میدارد نجات خواهد داد. باید ایرانگرایی صلحآمیز را جایگزین مذهبگرایی کورکورانه، ملیگرایی را جایگزین امتپروری و راستی و درستی را جایگزین دروغ و بدطینتی و عِرق ملی را جایگزین دینسالاری سازیم.»
هایده توکلی با تشکر از رهنمودهای رایزنان حزب و شاهزاده رضا پهلوی و با اظهار امیدواری از اینکه ایرانیان در راه آزادی و بازسازی ایران پایدار بمانند سخنان خود را به پایان رساند.
در بخش بعدی آقای بهمن امیرحسینی ار هموندان حزب و از اعضای سابق شورای مرکزی حزب به دلیل ارتباط نزدیک خود با دکتر اکمل از سجایای اخلاقی او گفت. آقای امیرحسینی خاطرات دکتر اکمل را نگارش و تنظیم و به صورت کتاب در آورده است. او گفت که تلاشها دکتر داریوش همایون (که او را به سکاندار حزب تشبیه کرد) و دکتر خسرو اکمل (که او را به لنگر حزب تشبیه نمود) در آوریل ۱۹۹۴ به بار نشست و سازمان مشروطهخواهان ایران در کنگره کلن تشکیل و دکتر اکمل به دبیرکلی سازمان انتخاب شد. چهار سال بعد نیز در کنگره نوامبر ۱۹۹۸ در برلین، سازمان به صورت حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در آمد و دکتر اکمل به عنوان اولین دبیرکل حزب نیز انتخاب شد. آقای امیرحسینی در پایان سخنان خود گفت که دکتر اکمل در طول زندگی پُر بار خود، چه در سمت دبیرکل و چه رایزن حزب، دمی از مبارزه برای رهایی ایران از چنگال حکومت ولایی و برقراری دموکراسی بازنایستاد و پیامش در واپسین روزهای زندگی برای ما آن بود که امر مبارزه را رها نکنیم.
پس از پخش یک موزیکویدئو با هنرمندی آقای سعید محمدی از هموندان حزب، سخنران بعدی دکتر حسن منصور اقتصاددان و استاد دانشگاه و از رایزنان ارشد حزب سخنان خود را اینگونه آغازکرد: «بذری که توسط زندهیاد داریوش همایون افشانده شد، امروز به صورت سازمان تناوری در آمده است که در زمره گردانهای مردم ایران در نبرد با استبداد، عقبماندگی و برای بازسازی یک کشور- ملت موافق با ارزشهای مدرن است.»
دکتر منصور ذرهبین خود را روی دو نکته اساسی متمرکز کرد. نخست آنکه قانون اساسی «شترگاوپلنگ جمهوری اسلامی در تاریخ ۱۲ آذرماه ۱۳۵۸ بدون بحث و نظر در یک رفراندوم به تایید شرکتکنندگان رسید. این قانون اساسی از هر سو که به آن بنگریم دام تزویری است که جان و مال و کرامت را از ملت ایران سلب کرده و در انحصار گروهی قرار داده که نه کار میکند و نه با تولید میانه دارد، بلکه پایه مکنت خود را به مصادره و غارت اموال دیگران استوارمیکند.»
دکتر حسن منصور سخنان خود را با این پرسش به پایان رساند که آیا اگر قوم تاتار قانونی مینوشتند آیا بدتر از قانون اساسی جمهوری اسلامی میبود؟!
سپس پیام حزب «پان ایرانیست» به سیزدهمین کنگره حزب مشروطه ایران خوانده شد که در آن ابتدا به اشتراکات اندیشه و اهداف مشترک از جمله نگاهبانی از تمامیت سرزمینی و حقوق شهروندی و هویت و فرهنگ ایرانی در برابر ایرانستیزان تاکید شد.
در ادامه این پیام آمده که شالودهی اندیشهی حزب مشروطه بر اساس افکار دکتر داریوش همایون و دکتر خسرو اکمل بنا شده که هر دو از رهروان نهضت «پان ایرانیست» بودند که این امر کمک میکند تا ما در کنار یکدیگر قرار بگیریم.
حزب «پان ایرانیست» در پایان تاکید کرده که در فردای آزادی ایران نیاز به توسعه سیاسی خواهد بود و حضور و همکاری احزاب ایراندوستی مانند حزب مشروطه و «پان ایرانیست» در این امر حیاتی خواهد بود.
سپس ویدئوموزیک «دختران انقلاب» پخش شد که به صورت اختصاصی برای حزب مشروطه ایران تهیه شده است.
سخنران بعدی کنگره روزنامهنگار ارشد و پیشکسوت نادر صدیقی بود که در آغاز گفت که یکی از افتخارات حزب مشروطه پیوند آن با نیکنامانی مانند داریوش همایون و خسرو اکمل است و همین وظایف سنگینی را بر دوش هموندان حزب میگذارد. سخنران گفت که اعضای کنونی حزب باید فعالیت خود را بربستر رویدادهای تاریخی و درک پیامهای نهضت مشروطه استوار کنند و دست به افشاگری موثر در برابر حضور انبوه عوامل رژیم جمهوری اسلامی در کشورهای دموکراتیک بزنند که میلیاردهای دلار از اموال ملت ایران را دزدیده و در خارج به تبلیغ یک فرهنگ عقبمانده و یک نظام منحط میپردازند. نادرصدیقی بر ضرورت آگاهسازی سیاستمداران و رسانههای کشورهای میزبان از ماهیت رژیم انگشت گذاشت و افزود نباید پنداشت آنان از این واقعیتها با خبر هستند.
سخنران سپس در مقابل سیاسیکاران قدیمی که به گفتهی وی هنوز در مباحث ملالآور تاریخی گرفتار هستند، از نسل جوان ایران که میدانند چه میخواهند و خواستهای خود را در قالب شعارهای با معنا و امیدوارکننده مطرح میکنند، تمجید کرد.
سخنران بعدی آقای بیژن مهر از جبهه ملی ایران بود. آقای مهر گفت که آزادی از چنگال رژیم آخوندی یک ضرورت تاریخی است. رژیم سعی میکند که سرنوشت ایران را با سرنوشت رژیم پیوند زند در حالی که این دو کاملاً از هم جدا هستند. رژیم محتوم به سقوط است ولی ایران هرگز نمیمیرد. در این شرایط، هشیاری و اتحاد نیروهای ملی معتقد به یکپارچگی کشور یک وظیفهی ملی است.
آقای مهر ادامه داد که رهروان راه دکتر مصدق و هواداران جبهه ملی براین باورند که آزادی ایران میسر نیست مگر با شرکت تمامی نیروهای ملی که فصل مشترکشان یکپارچگی کشور و دموکراسی است. این اتحاد لازم است تا خون جوانانی مانند نوید افکاری پایمال نشود و جان مبارزانی نظیر نسرین ستوده و نرگس محمدی به خطر نیفتد.
سخنران آنگاه از لزوم لابیگری علیه حضور عوامل جمهموری اسلامی و دور کردن آنان از مراکز قدرتهای غربی صحبت کرد. بیژن مهر با تقدیر از تلاشهای حزب مشروطه برای زدودن اختلافات تاریخی و مسائل شخصی، سخنان خود را پایان داد.
دکتر رضا تقیزاده تحلیلگر مسائل سیاسی و استاد دانشگاه گلاسکو سخنران بعدی کنگره بود که ابتدا لزوم همراهی و همگامی با سازمانهای دیگر و افزایش این تلاشها با توجه خطیر بودن شرایط و احتمال رویدادهای غیرقابل پیشبینی مورد تاکید قرار داد. او گفت که وجود احزاب و سازمانهایی مانند حزب مشروطه میتواند در یک برهه تاریخی حساس بسیار اثرگذار باشد. سخنران سپس با تاکید بر جوانگرایی و ایجاد شرایط مطلوب برای جلب جوانان به حزب سخنان خود را پایان داد.
سخنران بعدی دکتر نامدار بقایی یزدی استاد دانشگاه بود که با توجه به عنوان «ایرانگرایی» برای این کنگره و سابقه فعالیتش در «جنبش رنسانس ایرانی» در مورد بنمایههای فرهنگ ایرانشهری و کاربرُد امروزین آنها صحبت کرد. سخنران فرهنگ ایرانشهری را در کلیت خود به به مجموعهای از چرخدنده که بهم پیوستهاند تشبیه کرد. در کانون این فرهنگ چرخدندهی خردگرایی و اندیشه قرار دارد که محرک اصلی است و چرخدندههای دیگر از جمله دادگستری، آبادسازی، دهشگری، رواداری، شادزیستی و آزادگی را به حرکت درمیآورد.
سخنران بعدی کنگره، آقای بیژن کیان تحلیلگر سیاسی در آمریکا و متخصص امور اقتصادی و مدیریت بود که سخنان خود را در پیوند با سخنان دکتر نامدار بقایی یزدی آغاز کرد. آقای کیان به این پرسشها پرداخت که اگر ایرانگرایی راه رسیدن به آزادی و تمامی آرمانهایی است که در فرهنگ ایرانشهری عنوان شده، آیا این وظیفه یک حزب پیشرو برای رسیدن به اهداف سیاسیاش است و یا نهادی دیگر؟ اساساً چه کسی و چه نهادی مسئول ایجاد تغییراتی در جامعه و آرمانهای ایرانیان و ایجاد فرهنگ نوین است؟ آیا این نیرو حضور دارد یا نه؟ پرسش دوم اینکه در مقابل این اهداف چه نیروهای متخاصمی صفآرایی کردهاند؟ مثلاً شادزیستی در فرهنگ ایرانشهری در تقابل با سوگواری در فرهنگ حاکم رژیم در ایران قرار دارد. آیا باید با این فرهنگ حاکم و ابعاد مختلف آن مدارا کرد و یا به نبرد با آنها برخاست. به اعتقاد سخنران در این موارد باید طوری برخورد کرد که بیشترین نیروهای را به جانب خود کشاند. پرسش دیگر آنکه بین نبرد در داخل و یا در خارج کدامیک مهمتر است؟ دیگر آنکه باید از مردم ایران پرسید که انتظار آنها از مبارزان راه آزادی چیست؟ آیا آنها برای رسیدن به یک جامعه دموکراتیک و سکولار خواهان داشتن گزینههای مختلف همزمان با رقابت بین آنها هستند؟ مهمتر اینکه چه نهادی این رقابت سازنده را سازمان خواهد داد؟ سخنران با تأکید بر اینکه آیندهی ایران را جوانان رقم خواهند زد سخنان خود را به پایان رساند.
در بخش بعدی پیام خانم مینا ایمان قلیزاده از جنبش یگانگی ملی در آلمان خوانده شد و سپس میکرفن به آقای منوچهر یزدیان از حزب سکولاردمکرات ایرانیان سپرده شد که با اشاره به پیشینهی طولانی ارتباط بین دو حزب مبتنی بر اصول مشترک مانند اعتقاد به یکپارچگی ملت و کشور، دموکراسی و سکولاریسم و موازین حقوق بشر سخنان خود را آغاز کرد. سخنران ادامه داد که هردو حزب به جمهوریت ملت ایران باور داشته و شکل نظام سیاسی آیندۀ آنرا، یا جمهوری پارلمانی و یا پادشاهی پارلمانی، را موکول به رای مردم ایران دریک رفراندم میکنند.
آقای یزدیان ناگفته نگذاشت که رابطهی بین این دو حزب، یکی جمهوریخواه و دیگری پادشاهیخواه، همواره «گل و بلبل» هم نبوده ولی در مجموع نزدیکی آنها پایهی محکم و امیدبخشی در سپهر سیاسی ایران ایجاد کرده است. دو سازمان در مجموع ۱۲ بیانیه مشترک بیرون دادهاند. سخنران در پایان از تلاشهای مشخص آقایان فواد پاشایی، خسرو بیتالهی و دکتر شهرام آریان در تقویت این نزدیکی و تشویق معنوی زندهیاد دکتر اکمل تشکر کرد.
اصغر سلیمی سخنران بعدی کنگره بود که خود را جمهوریخواه و در جوانی متعلق به خانواده چپ معرفی کرد. آقای سلیمیگفت: «حضور نیروها و افکار و دیدگاههای دیگر در جمع شما به یقین نشان آن است که واژه لیبرال دمکرات به راستی برازنده حزب شماست.» سخنران آنگاه با اشاره به سابقهی طولانی خود در عرصهی سیاسی گفت که دیگر از دریچه تنگ چپ و جمهوریخواهی به اوضاع نمینگرد و معتقد است که تنها با همدلی و یگانگی سه خانوادهی مشروطهخواه، جمهوریخواه و چپهای آزادیخواه و به ویژه به دور از نفرتها میتوان به آزادی و دموکراسی رسید.
سخنران با تاکید بر اهمیت ایرانگرایی پرسید ولی کدام ایرانگرایی؟ آیا تنها رجوع به اساطیر و حماسههای باستانی ایرانی کافی است؟ آیا ایرانگرایی آمرانهی رضاشاه بزرگ که متعلق به زمانی بود که هنوز دولت- ملت ایران شکل نگرفته بود به کار ما میآید؟ آقای سلیمی تاکید کرد که به دور از دموکراسی و عدالتخواهی اجتماعی ایرانگرایی به تنهایی گرهای از کار نمیگشاید.
آقای سلیمی ادامه داد که بدون همکاری بین طرفداران محمدرضا شاه و دکتر محمد مصدق نمیتوان خواستهای ملت ایران را برآورده ساخت. او آرزو کرد که شاهد روزی باشد که تابوت محمدرضا شاه از مسجد الرفاعی قاهره به ایران منتقل شود و تابوت دکتر محمد مصدق در ابن بابویه به خاک سپرده شود و احدی نیز متعرض آرامگاه رضاشاه بزرگ نشود. او با گفتن اینکه آینده از آن میراث چهرههایی مانند شاپور بختیار است و امثال فضلالله نوری، خمینی و خامنهای باید به قعر تاریخ برگردند به سخنان خود پایان داد.
سپس پیام دکتر فرامرز صارمی بنیانگذار و مدیر سیاسی گروه «وحدت ایرانیان» از هامبورگ و همچنین سرود حماسی «وطن» با صدای شاهکار بینش پژوه و پیام آقای عیسی اسخاق رایی، رهبر کنگره ملی افغانستان پخش شد که در آن او بر نزدیکیهای این سازمان در کشور همسایه و اندیشههای بنیادین حزب مشروطه ایران تاکید کرد.
مهدی ذوالفقاری از جبهه ملی ایران آمریکا سخنران بعدی این کنگره بود که گفت «همه ما شاهد ۴۲ سال حکومت فاسد و انسانکش اسلامی هستیم و میدانیم که با اتحاد و همبستگی همهی نیروهای سرنگونیطلب و دموکراسیخواه، کشورمان از این فتنهی بزرگ آسوده گشته و در راه دموکراسی گام خواهد برداشت.» وی افزود «بر این باور هستیم که ایران متعلق به تمام ایرانیان است و همه در سامان دادن آن باید دخیل باشند.» او با اشاره به وضعیت اسفناک فقر و درماندگی اقشار زحمتکش، تهیدست و آسیبپذیر جامعه گفت همین مردم وظیفه سرنگونی قوم فاسد و جنایتکار را بر عهده دارد. «ما که جمهوریخواه و باورمند به رای مردم هستیم، بر این نظر هستیم که با توجه به دیرپایی فرهنگ استبدادپرور در ایران، یک نظام انتخابی بهتر میتواند دموکراسی را در جامعه ما تضمین کند. شما مشروطهخواهان نیز باوردارید که پادشاهی سابقه چندین هزار ساله در سرزمین ما دارد. این حق شماست که برای تحقق خواستهای خود بر مبنای احترام به حقوق دگراندیشان تلاش کنید. ما و شما باید به رأی مردم گردن نهیم هرچند برخلاف خواستههایمان باشد.»
آقای ذوالفقاری ادامه داد که تنها از راه یک میثاق ملی و مبارزهی پیگیر با شرکت تمامی نیروهای دمکرات، حکومت دمکراتیک، لائیک و غیرایدئولوژیک و ایرانی آباد و توأم با رفاه و امنیت، بدون اعدام و شکنجه و لغو جرم و زندانی سیاسی عملی میشود. معتقدیم که ما با شما در این خواست همراه هستیم.
آنگاه پیام خانم هیوا فیضی از کنوانسیون بینالمللی برای آیندهی ایران پخش شد.
پایانبخش کنگره سیزدهم حزب مشروطه ایران پیام خانم فیروزه غفارپور از جنبش دادخواهی بود که بر سابقه نه ۲۶ ساله (زمان تأسیس حزب مشروطه ایران) بلکه ۴۲ سالهی جریان مشروطهخواه تأکید کرد و توضیح داد که هیئت رهبری این جریان، از جمله زندهیاد داریوش همایون، با انتخاباتی به راستی آزاد و دموکراتیک انتخاب شدند.
کنگره سیزدهم حزب مشروطه ایران لیبرال دمکرات با گام برداشتن در جهت همگرایی نیروهای مدافع دموکراسی و آزادی با تقویت فضای مثبت و سازنده در میان نیروهای اپوزیسیون به کار خود پایان داد.