وحشت جمهوری اسلامی از مردم در آستانه سالگرد “انقلاب ژینا”

38

یک سال پیش در چنین روزهایی، پس از قتل حکومتی ژینا- مهسا امینی، بذر شعار زن- زندگی- آزادی در سراسر ایران به بار نشست، گل داد و جانمایه جنبشی گشت که مرزها را در نوردید و جهانی شد. پیشاهنگ این انقلاب بزرگ تاریخی زنان ایران‌اند که رنج حقارت و تبعیض حکومت دینی را با تمام وجود تجربه کرده‌اند و با صلابت تمام اقتدار پوشالی اسلام سیاسی را شکسته‌اند.

انقلاب ژینا فصل جدیدی را در مبارزات کشور ما رقم زده است. شهروندان ایرانی با انباشتی از آگاهی تاریخی از کلیت نظام اسلامی عبور کرده‌اند و با تکیه بر حقوق مدنی و دفاع از آزادی‌های اساسی برای برقراری یک حکومت دموکراتیک سکولار که آزادی و کرامت انسان را بر تارک خود بنشاند، مبارزه می‌کنند.

در آستانه سالگرد انقلاب ژینا، شاهد وحشت حکام اسلامی از موج دوم تحول آفرین جنبش زن زندگی آزادی هستیم. عکس‌العمل وحشیانه نظام و تمام دستگاه امنیتی آن در برخورد با مردم بهترین گواه پیشروی و نیرومندی این انقلاب و شکست و درماندگی حکومت است. حکومت اسلامی با کشتن بیش از پانصد نفر از جوانان، نابینا کردن صدها نفر و بازداشت ده‌ها هزار از شهروندان ایران زمین، با دستانی آلوده به خون کودکان و نوجوانان باید منتظر درو کردن طوفان باشد.

از اوائل مرداد ماه، سردار سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران ترس از احتمال موج جدیدی از اعتراضات را بر زبان آورد.

حکومت اسلامی تمام قوای خود را بسیج کرده است تا بتواند انقلابی را که زیر پوست جامعه نفس می‌کشد، مهار کند. موج بازداشت کنشگران گروه‌های اجتماعی در شهرهای مختلف استان‌های گیلان و کردستان، تهدید خانواده‌ها برای جلوگیری از مراسم سالگرد عزیزانشان، صدور احکام شدید و بی پایه در دادگاه‌ها، سیاست سرکوب در دانشگاه‌ها، به تعویق انداختن کلاس‌ها، احضار دانشجویان دانشگاه‌هایی چون امیرکبیر، خواجه نصیر و صنعتی شریف برای اخذ تعهد مبنی بر عدم شرکت در اعتراضات و عدم فعالیت در فضای مجازی، تعلیق و اخراج اساتید شریف دانشگاه‌ها به جرم همراهی نکردن با حکومت، حمله به کانون وکلا بخاطر دفاع از حقیقت و برای سلب استقلال کامل از آن‌ها، تخلیه خانه اندیشمندان، تعطیل کردن سالن‌ها و اماکن ورزشی به منظور جلوگیری از تجمع مردم و ده‌ها اقدام دیگر، گویای وحشت و استیصال نظام اسلامی و بیانگر چهره داعشی آن است.

حکومت با سناریوی نخ‌نمای دست داشتن دشمن خارجی در اعتراضات به امنیتی کردن فضای تمام کشور پرداخته است تا چند صباحی بیشتر به زندگی ننگین خود ادامه بدهد. جمهوری اسلامی مثل همه حکومت‌های توتالیتر و خودکامگان تاریخ با هر گامی که برمی‌دارد از عقلانیت تهی می‌شود و به پایان خود نزدیک، اما جوانان جان بر کف به آغاز چیدن میوه آزادی نزدیک‌تر می‌شوند و می‌دانند آینده از آن آنان است. شماری از خانواده‌های کشته شدگان در پاسخ به این بازداشت‌ها، با انتشار متنی پاسخ حکومت رو به زوال اسلامی را چنین داده‌اند: “قسم به خون یاران ایستاده ایم تا پایان”، پاسخی که ندای اکثریت ملت ایران است.

سازمان‌های عضو پیمان همکاری، ضمن حمایت از مبارزات آزادی خواهانه شهروندان ایران، تلاش خواهند کرد رفتار وحشیانه حکام اسلامی با مردم ایران را به اطلاع سازمان‌های بین‌المللی و افکار عمومی جهانی برسانند. در هر جای جهان که هستیم، در هر شهر و خیابان یاد فرزندان نامور ایران را که به خاطر میهن جان خود را فدا کردند، گرامی می‌داریم و تداوم انقلاب زن- زندگی – آزادی را فریاد می‌کشیم.

سازمانهای پیمان همکاری: شورای مدیریت گذار، حزب مشروطه ایران(لیبرال دموکرات)، شورای ملی تصمیم، جمعیت سوسیال دموکراسی برای ایران، انجمن اتحاد برای آغازی نو و جنبش وحدت ملی ایرانیان.