خانم ها،آقایان،میهمانان گرامی،همرزمان

با پایان گرفتن ماموریت شورای مرکزی، خوشوقتم که گزارش دو ساله گذشته حزب را به آگاهی برسانم. اما پیش از آن باید زبان همه هموندان حزب در اظهار تاسف ازدرگذشت آقای اسدالله مروتی، مبارز فداکار و خستگی ناپذیر آزادی ایران و یکی از رایزنان شورای مرکزی باشم که همین چند هفته پیش ما را تنها گذاشت.
فاصله میان کنگره ششم و کنگره هفتم بی مبالغه یکی از مهم ترین دوره های فعالیت حزب بود. افزایش بی سابقه فشار بر جامعه مدنی ایران؛ هجوم همه جانبه نیرو های ارتجاع برای برگرداندن جامعه ایرانی به دوران قاجار و صفوی، و بهم ریختن بنیاد اقتصاد کشور که آینده ای تیره تر از سی ساله گذشته را نوید می دهد بخشی از چالش هائی بود که مانند هر گروه مخالف دیگری با آن روبرو بودیم.
از همه فوری تر و خطرناک تر دورنمای جنگی بود که رژیم ولایت فقیه با دنبال کردن برنامه تسلیحات اتمی می خواهد بر ایران تحمیل کند. ما از یک سو سخت ترین مواضع را بر ضد برنامه اتمی رژیم گرفتیم و از سوی دیگر با صریح ترین زبان به هر قدرتی که بخواهد به ایران حمله کند اعلام داشتیم که در چنان صورتی ما و امثال ما را در مقابل خود خواهد داشت. پشتیبانی همیشگی ما از برقراری شدید ترین تحریم ها در مورد جمهوری اسلامی بجای دست زدن به اقدامات نظامی اکنون در طیف مخالف تقریبا از سوی همه پذیرفته شده است.
چنانکه در گزارش خود به کنفرانس اروپائی آنتوِرپن در سال گذشته اشاره کردم ما در عین مخالفت با جنگ به هیچ روی تسلیم شعار های عقب مانده ی ضد امریکائی و ضد اسرائیلی نشده ایم و مانند گذشته در جبهه جهانی ضد تروریسم اسلامی فعال بوده ایم. همچنین با آنکه قوی ترین مواضع را در برابر گرایش های تجزیه طلبی گرفته ایم صمیمانه آماده ایم دست خواهران و برادران ایرانی را در سازمان های قومی بفشاریم و با آنها در یک فضای خانوادگی ایرانی گفتگو و توافق کنیم. ما یک دشمن بیشتر نداریم و آن جمهوری اسلامی است. خود کنفرانس آنت وِر پِن که نامش را کنفرانس یک کشور، یک ملت گذاشتیم در بسیج افکار عمومی در برابر گرایش های تجزیه طلبانه بسیار موثر بود.
در اینجا نمی توانم از اظهار تاسف خودداری کنم که درست در شرایطی که می بایست همه نیروها برای مبارزه با رژیم بسیج شود ما شاهد بالا گرفتن گرایش های افراطی و انحرافی و اقدامات فرصت طلبانه ای بودیم که بخشی از انرژی مبارزه را گرفت و هنوز می گیرد. حزب ناگزیر بود هم با جمهوری اسلامی در جبهه پیکار با استبداد و خُرافات بجنگد، هم با گروه هائی که در آشکار و نهان زمینه ساز حمله نظامی به ایران بودند، و هم با ملت سازانی که به نام هویت طلبی با ملت و کشور ایران به مبارزه برخاسته اند. در این مبارزه ما برای نگهداری این سرزمین و این ملت می جنگیم که بالا ترین هدف حزب مشروطه ایران است و هر چیز دیگری پس از آن می آید. من نمی دانم که سهم ما در خنثی کردن فعالیت های ضد ملی رژیم و گروه های معین چه اندازه بوده است ولی می توانم ادعا کنم که هر چه می توانسته ایم کرده ایم و اطمینان دارم که شورای مرکزی تازه ای که در این کنگره انتخاب خواهد شد همین راه را دنبال خواهد کرد.
در کنگره ششم، حزب تصمیم گرفت در روحیه و ساختار خود تجدید نظر کند. به این معنی که به جای گسترش تشکیلات به کاری عمق تر و ساختن کادر ها بپردازد و به جای افزایش اعضا تکیه را بر کسانی بگذارد که به حزب و مبارزه تعهد بیشتری دارند. البته این تغییر نگاه مانع از این نبود که با همه نیرو به اعضای حزب در برطرف کردن مشکلات آنها کمک نکنیم. من امیدوارم که با تصویب اصلاحات اساسنامه که به کنگره پیشنهاد شده است بتوانیم وسائل لازم را برای عملی کردن خواست هموندان حزبی به دست آوریم.
حزب، دو ساله پر حرکتی را پشت سر گذاشته است و در زیر به مهم ترین اقدامات اشاره می کنم:
1 ــ نجات گروهی ازاعضای شبکه حزب در ایران به یاری ارزنده حزب دمکرات کردستان ایران دو سال پیش چهار تن از هموندان حزب در ترکیه از طرف مقامات ترک دو بار تهدید به اخراج از ترکیه و برگرداندن به ایران شدند. در هر دو بار با تلاش های پیگیر و گاه شبانروزی شاخه های لوس آنجلس و سیاتل ودیگر شاخه های حزب و کمک گرفتن از مقامات امریکائی و سازمان ملل متحد جلو تصمیم دولت ترکیه گرفته شد و سرانجام بجای ایران آنها را به عراق فرستادند که چندین ماهی در آنجا بسر بردند تا کشوری برای اقامتشان پیدا شود. ولی ادامه زندگی آنها در عراق با همه کمک های حزب که طبعا جوابگوی هزینه ها نبود امکان پذیر نشد. تنها چاره برای آنها بازگشت به ایران و زندان و آزار بود. با تماس با مقامات حزب دمکرات کردستان ایران در عراق که توسط آقای دکتر علیرضا نوریزاده برقرار شد آنها نه تنها چهار هموند ما را زیر حمایت خود گرفتند بلکه همه هزینه ها و بدهی های آنها را با گشاده دستی پرداختند. پس از چند ماه پذیرائی و میهمان نوازی از سوی آن حزب دموکرات کردستان ایران در عراق سرانجام دولت سوئد با پناهندگی آنان موافقت کرد و اکنون در سوئد بسر می برند. در اینجا باید مراتب قدردانی عمیق خود را از آقای دکتر علیرضا نوریزاده روزنامه نگار مشهور و اقدام جوانمردانه و باید بگویم بی سابقهء حزب دمکرات کردستان ایران اعلام دارم. حزب دمکرات کردستان باب تازه ای را در مناسبات میان گرایش های سیاسی گوناگون گشوده است که باید باز نگهداشته شود.
موفقیت در نجات دادن این همرزمان یکی از کار های نمایان حزب بوده است. من از همه همرزمانی که بی دریغ تلاش کردنده اند به ویژه آقایان فرزاد فراهانی، حسین خرم، شایان آریا، و از همه دوستان امریکائی حزب قدردانی می کنم.
چند ماه پیش یکی دیگر از اعضای شبکه حزب در ایران بر اثر فعالیت های مداوم خود لو رفت و ناگزیر از فرار به عراق شد. در این مورد نیز برای جلوگیری از اخراج او به ایران بار دیگر با مقامات حزب دمکرات ایران در عراق تماس گرفته شد و پشتیبانی و کمک همه جانبه آن حزب شامل حال او نیز گردید. هموند ما اکنون توسط مقامات حزب دمکرات کردستان به محل امنی فرستاده شده است و زیر حمایت آنها منتظر انتقال خود به یکی از کشور های غربی است. دوستان ما در حزب دمکرات کردستان ایران همواره آماده کمک به هموندان ما بوده اند و قدر شناسی عمیق یکایک ما را دارند. ما ممکن است در مسائلی با هم اختلاف داشته باشیم که بیشتر ناشی از سوء تفاهم و پیشداوری است ولی با افزایش ارتباطات، مسلما متوجه خواهیم شد که در تحلیل آخر چندان دور از هم نیستیم و می توانیم بر اصول توافق کنیم.
2 ــ تشکیل دفتر پژوهش که پس از کنگره ششم صورت گرفت و در این نزدیک به دو سال 45 نشست داشته است. دفتر پژوهش از نظر بالا بردن کیفیت بحث در داخل حزب و جلب توجه هواداران و دگر اندیشان در بیرون، موفق ترین اقدام حزب در 14 ساله گذشته به شمار می رود. زحمت پایه گذاری دفتر با آقای جورابی بود ولی اداره آن را آقای مهدی موبدی بر عهده گرفته اند و با توجه و صرف وقت و مراقبت در انتشار گزارش نشست ها سهم بزرگی در کامیابی آن داشته اند. از ایشان و همچنین آقای بهمن زاهدی که گذاشتن منظم گزارش ها در سامانه حزب و فرستادن آن به ده ها هزار نشانی الکترونیکی را بر عهده دارند سپاسگزاری می کنم.
3 ــ پیشرفت و بهبود مداوم سامانه حزب مشروطه ایران به مدیریت آقای بهمن زاهدی. سامانه ما نه تنها یکی از غنی ترین و احتمالا آزادمنش ترین رسانه های الکترونیکی فارسی است بلکه سرمشقی برای پاره ای سامانه های دیگر شده است که از قالب ملاحظات مسلکی و گروهی بیرون بیایند. در اینجا بی مورد نیست اشاره کنم که حزب ما یکی از بزرگ ترین بانک های نشانی الکترونیکی را گردآوری کرده است که اگر امکانات مالی لازم فراهم شود می توان پیام حزب را به نزدیک به یک میلیون تن که بیشتر شان در ایران هستند رساند. این ذخیره بزرگ با کوشش آقای شایان آریا و آقای آریا آجرلو گردآوری شده است. امید وارم با تغییرات در اساسنامه بتوانیم امکانات مالی شورای مرکزی را به یاری هموندان به جائی برسانیم که از این سرمایه بزرگ بهره برداری شود.
4 ــ در اجرای نظر کنگره ششم، در یک ساله گذشته هیچ شاخه تازه ای تشکیل نشده است. تنها تغییرات تشکیلاتی که در این مدت روی داده تشکیل دوباره شاخه های استکهلم و دوسلدورف است که چند گاهی به علت مشکلات داخلی و ناسازگاری ها فعالیتی نداشتند. عدم استقبال از پیشنهاد هائی که برای تشکیل شاخه و هسته به حزب می رسد به ما فراغت بیشتری داد که به گسترش شبکه حزب در ایران بپردازیم. این یکی از حساس ترین زمینه های کار حزبی ماست و من از همرزمان دعوت می کنم که داوطلب کمک برای برقراری تماس با شبکه روز افزون حزب در داخل شوند. امروز این وظیفه را چند تنی بر عهده دارند که برای شبکه رو به گسترش ما کافی نیست.
4 ــ حزب در دو ساله گذشته تقریبا همه امکانات ارتباط الکترونی را در اختیار هموندان گذاشته است. ما تالار های گفتگوی اختصاصی خود را داریم و هر یک از هموندان حزب بخواهد می تواند در دفتر پژوهش یا نشست با شورای مرکزی شرکت کند. شاخه ها می توانند کمیته های مشترک از طریق این تالار ها تشکیل دهند. هموندانی که در شهر های دور افتاده تر از مراکز ایرانی نشین هستند می توانند با مشارکت در این فعالیت ها وارد جریان عمومی حزبی شوند. ما از نظر فنی به جائی رسیده ایم که می توانیم هسته ها و شاخه های الکترونیک داشته باشیم. در این رابطه باید قدر کوشش های کمیته تکنولوژی را به مسئولیت آقای نادر زاهدی و مدیریت آقای بهمن زاهدی و همکارانشان بدانیم.
5 ــ در زمینه روابط خارجی بجز نامه های خانم هایده توکلی و آقای نادر زاهدی به مقامات اروپائی و اقدامات آقای داود کاظمیه در استان باوی یِِر آلمان، و کوشش های شاخه سیاتل به ویژه آقای حسین خرم برای گسترش ارتباطات حزب با دستگاه حکومتی غیر متمرکز امریکا و بهره گیری از آن به سود مردم ایران قابل ذکر است.در شاخه سیاتل با مشارکت آقای شایان آریا گزارشی از محتوای کتاب های درسی در جمهوری اسلامی به یاری دوستان حزب در اجتماع یهودیان امریکا فراهم شده است. در این کتاب ها رژیم آخوندی می کوشد یک نسل ایرانیان را با پست ترین و جنایت آمیز ترین روحیه ها بار آورد و همان کاری را بکند که درمدرسه های القاعده می کنند.
علاوه بر این در اجرای سیاست حزب در تحریم جمهوری اسلامی همرزمان ما در ساکرامنتو با همکاری شاخه های لوس آنجلس سهم بزرگی در گذراندن لایحه منع سرمایه گذاری صندوق های بازنشستگی کارمندان ایالتی کالیفرنیا در طرح های مربوط به جمهوری اسلامی داشتند. در اینجا باید از آقای حسن صدری به خصوص قدردانی کنم. آقای صدری علاوه بر این آمادگی خود را به کمک به این مبارزه در ایالات دیگر امریکا نیز اعلام داشته اند. ابتکار ایالت کالیفرنیا مورد توجه بیش از ده ایالت دیگر قرار گرفته و در استان واشینگتن نیز مقدمات همین تحریم به سبب اقدامات شاخه سیاتل عملی شده است.
6 ــ در مبارزه عمومی با رژیم به اقدامات زیر باید اشاره کنم:
* پشتیبانی از جنبش دانشجوئی و در مواردی کمک به زندانیان سیاسی. حزب توسط شبکه ای از هواداران خود در این چند ساله توانسته است گاه و بیگاه در حد امکانات به یاری مبارزان در درون بشتابد.
* پشتیبانی مداوم از اقلیت بهائی که از فرهیخته ترین و شایسته ترین شهروندان ایران هستند و رژیم غیر انسانی ترین شیوه های برخورد را به معتقدان این آئین تحمیل می کنند.
* دفاع از حقوق ایرانیان یهودی که حکومت اسلامی به بهانه های ساختگی آنان را زیر فشار می گذارد و وادار به ترک میهن می سازد.
* دفاع از بلوچ های ایرانی که به علت سنی مذهب بودن مورد وحشیانه ترین حملات رژیم قرار دارند. جمهوری اسلامی نه تنها با کشتار بلوچ ها به ویژه ترور منظم رهبران مذهبی بلوچستان و ویران کردن مساجد آنها یک جنگ داخلی تمام عیار در آن استان به راه انداخته است، متاسفانه به گرایش های افراطی و خطرناکی دامن می زند که برای ایران گران تمام خواهد شد.
* انعکاس مرتب دادخواهی های آیت الله کاظمینی بروجردی و هواداران او که به علت اعتقاد به جدائی مذهب از سیاست به زندان افتاده است و تامین جانی ندارد.
* پشتیبانی از مبارزات ارزنده کمیته نجات پاسارگاد که فعال ترین نهاد مدنی در ایران و بیرون ایران برای نگهداری میراث ملی ایران در برابر ویرانگری جمهوری اسلامی است.
* شرکت فعالانه اعضاء حزب در ایران در تظاهراتهایی جنبش ماهستیم در ایران که به ابتکار مدیر کانال یک در ایران مدتهاست در جریان هست و همچنان ادامه دارد.
7 ــ این فهرست را نمی توان بدون یادآوری برنامه تلویزیونی هفتگی ما که یکی از قدیمی ترین و منظم ترین فعالیت های مبارزاتی حزب است به پایان برد. این برنامه که توسط آقای فرزاد فراهانی از تلویزیون کانال یک لوس آنجلس پخش می شود نه تنها یک صدای مبارزه، بلکه بهترین رابط ما با هواداران حزب در ایران است. شبکه ما در داخل بیشتر از طریق این کانال ارتباطی گسترش می یابد. در اینجا از زحمات آقای فراهانی و همکاری با ارزش آقای شهرام همایون مدیر کانال یک سپاسگزاری می کنم.
در پایان نیازی به یادآوری سهم بزرگی که حزب در دو سال گذشته مانند همه این سال ها در تغییر فرهنگ سیاسی ایران و نوزائی فرهنگ ایران به طور کلی داشته است نمی بینم. ما بی هیچ تردید در صف اول این نبرد فرهنگی قرار داریم.
در دو ساله گذشته از همکاری صمیمانه دوستان شورای مرکزی، فعالان حزبی، روسای شاخه ها و رایزنان شورای مرکزی برخوردار بوده ام. از همه آنها سپاسگزاری می کنم. ما هر چه کرده ایم باهم از عهده برآمدیم. هیچ کس نمی تواند نیروئی را که یک گروه بزرگ شب و روز برای ملت و سرزمین خود صرف کرده اند اندازه بگیرد. من تنها می توانم ستایش خود (و اطمینان دارم همه هموندان و هواداران حزب) را در این فرصت ابراز دارم.
پاینده ایران
زنده باد ملت ایران
حزب مشروطه ایران