قطعنامه کنگره هفتم حزب مشروطه ایران

کنگره اسدالله مروتی

 

واشینگتن، 2– 3 آذر 1387 /22 – 23 نوامبر 2008

دوسال پس از کنگره ششم حزب، کنگره هفتم، ایران را در شرایطی بد تر از آن زمان ولی درست در همان مسیری که در قطعنامه آن کنگره آمده بود می یابد: “طرح گسترده و همه سویه ای برای زیر و رو کردن جامعه ایرانی … کوشش آگاهانه ای که ایران را سراسر درقالب تنگ یک جهان بینی ارتجاعی بریزند … انقلاب دیگری که نه تنها بر واپس مانده ترین عناصر و لایه های اجتماعی تکیه دارد بلکه مصمم است همه جامعه را به سطح آنها پائین بیاورد.”
“یک طبقه جدید تکنوکرات و نظامی با موافقت کامل خطرناک ترین جناح “روحانیت” فرمانروا، می خواهد رسما مالک همه منابع دارائی اصلی کشور شود و با به خدمت گرفتن تکنیک های دیکتاتوری های توتالیتر مدرن، میهن ما را به قرون وسطای خرافات و تاریک اندیشی بر گرداند. اسلامی کردن جامعه با قدرت تمام در جریان است و بمب اتمی، نگهدارنده نهائی “نظم نوین”ی خواهد بود که این تازه ترین شاگردان هیتلر خیال دارند بر ایران تحمیل کنند. سیاست های خارجی رژیم پس از یک دوره عادی کردن روابط با خانواده بین المللی، بار دیگر پا به مرحله رویاروئی با بزرگ ترین قدرت جهانی و قدرت منطقه ای گذاشته است و امنیت ملی و حتی یکپارچگی ایران را بطور جدی به خطر می اندازد.”
ما در کنار همه نیرو های ملی و آزادیخواه، هر سال خود را با موقعیت خطرناک تری رو برو می یابیم و می باید بر شدت مبارزه با رژیم از یک سو و تلاش برای مناسب تر کردن فضای مبارزه و کارآمد تر کردن نیروهای مخالف از سوی دیگر بیفزائیم. چنان تلاشی برای آینده ایران نیز اهمیت دارد زیرا بنیاد های جامعه آینده ایرانی را از هم اکنون می باید گذاشت. آنچه همگان از وخامت اوضاع ایران می گویند و می نویسند اگر در رویکرد و روش های آنان تاثیری نبخشد وقت گذرانی و ذکر مصیبت خواهد بود. حزب مشروطه ایران در چهارده ساله موجودیت خود دمی از آماده کردن فضای همکاری موثر در مبارزه باز نایستاده است و امروز با احساس فوریتی بیش از همیشه به هر جنبشی می پیوندد که دفاع از ایران، رهائی از جمهوری اسلامی و برقراری یک نظام دمکراسی لیبرال را به عنوان پایه های یک همرائی ملی، اصولی که چپ و راست بر نمی دارد و بالا تر از بحث های تاریخی یا اختلاف بر سر شکل پادشاهی یا جمهوری حکومت آینده است.
کنگره هفتم از دو نظر پیشرفت قابل ملاحظه ای در فرایند تکامل سیاست ایران بود. نخست، تاکید بر تعهد ما به نظام سیاسی دمکراسی لیبرال برای آینده ایران که با تغییری در منشور حزب رسمیت یافت. دوم شرکت عناصر روشن بینی از دو سوی طیف سیاسی، از شاهزاده رضا پهلوی تا نمایندگان برجسته ای از جمهوریخواهان درون و بیرون ایران، که به عنوان میهمانان کنگره سخن گفتند. یک بار دیگر نشان داده شد که چه تحول شگرفی در گفتمان سیاسی و رفتار بسیاری از نیرو های مخالف راه یافته است. دیگر نمی توان گفت که سی ساله گذشته را به تمامی از دست داده ایم. هموندان حزب مشروطه ایران به کنگره هفتم به عنوان یک همایش صرف حزبی نمی نگرند. برای ما نخستین نشست کنگره یک رویداد فرا حزبی بود که خواهیم کوشید پیام و معنای آن را در گفتار و کردار خود بازتاب دهیم.
در حالی که خطر درگیری نظامی بر سر برنامه تسلیحات هسته ای جمهوری اسلامی به هیچ روی کم نشده است، تورم و بیکاری و کاهش ناگهانی درامد های نفتی بر سرکوبگری رژیم می افزاید؛ و هر چه ورشکستگی حکومت نمایان تر می شود جامعه را در خرافات بیشتری غرق می کند. ایران وارد یک دوران بحرانی کم مانند شده است که آمادگی و هشیاری بیش از پیش ما را طلب می کند. ما بار دیگر اراده راسخ خود را برای:
* برای دفاع از استقلال و یکپارچگی ایران و رهائی ملت از جمهوری اسلامی
* برقراری یک جامعه شهروندی در نظام دمکراسی لیبرال
* مخالفت با جنگ در عین محکوم کردن برنامه تسلیحات اتمی جمهوری اسلامی
* همکاری با همه نیرو های متعهد به دمکراسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر
* مبارزه با تلاش های تفرقه اندازانه میان مردم ایران به نام هویت طلبی
اعلام می داریم. همه چیز بستگی به آن دارد که این کشور و منابع آن را برای باز سازی سرزمین و بهروزی مردمان برجای ماند، و مسائل مان را در میان خود و بی مداخله بیگانگان در چهار چوب دمکراسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق های آن حل کنیم.

پاینده ایران
زنده باد ملت ایران
حزب مشروطه ایران